دادگاه دورس در آلبانی ـ محاکمه حمید نوری از دژخیمان قتل عام۶۷ ـ گزیده ای از سخنان مجاهد خلق محمد زند ـ قسمت دوم
گزیدهای از سخنان مجاهد خلق محمد زند از شاکیان پرونده و از شاهدان قتلعام در زندان گوهردشت و سخنان دادستان و وکلا و مکالمات قاضی در دادگاه دورس در آلبانی جلسه چهارشنبه ۱۹آبان ۱۴۰۰ قسمت دوم
محمد زند در قسمتی از شهادت دادن خود در پاسخ به دادستان گفت: آنها که اعدام شدند همه سر موضعشان ایستادند و گفتند مجاهد خلق من نگفتم و ناراحت بودم از برادرم و از همه آنهایی که در آن موقعیت رفتند احساس شرم میکنم.
من تا زمانی که به مجاهدین پیوستم هرگز نمیتوانستم از برادرم دفاع کنم و بگویم دادخواه او هستم.
برای همین همیشه یک حالتی داشتم که سعی میکردم تنها باشم و فشارها را روی خانواده خود و روی خانوادههای اعدام شدگان میدیدم.
خانه بهزاد رمزی اسماعیلی رفتم که داور بینالمللی بدمینتون بود او یک خواهر دوقلو داشت سرش را روی دوش من گذاشت و گریه میکرد.
عکس او را روی دیوار خانهشان گذاشته بودند و نوار سیاهی دور آن گذاشته بودند و روی او نوشته بودند مجاهد خلق بهزاد رمزی، پدرش بعد از مدتی درگذشت.
پرویز شریفی مانند برادرم بود که بعد از اعدام او مادر و پدرش هرگز لباس سیاه از بدن در نیاوردند. هر بار که من اینها را میدیدم و عکس برادرم را میدیدم میگفتم باید دادخواه آنها باشم. اما فقط یک جا را برای انتقام آنها شایسته میدانستم و آن هم سازمان مجاهدین خلق بود.
No comments:
Post a Comment